25.
Thursday, 12 June 2014، 09:33 AM
دوتا رفیق با یه دختر بودن ...
دختر سه تا پیک عرق میریزه و دوتاشو میذاره جلوی دوتا رفیق ...
و میگه :
بخورید ....
توی یکیش زهره ، هرکی زنده موند با اون ازدواج میکنم ...
اولی میخوره میگه :
به سلامتی رفیقم که من بمیرم و اون به عشقش برسه ...
دومی میخوره میگه :
به سلامتی رفقم که من بمیرم و اون به عشقش برسه ..
دختره هم میخوره میگه :
زهر تو این بود به سلامتی شما دو رفیق که من بمیرم و رفاقت شما به هم نخوره ...